فال حافظ روزانه سه شنبه 4 مهر 1402 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 228
گر من از باغ تو يک ميوه بچينم چه شود ، پيش پايي به چراغ تو ببينم چه شود يا رب اندر کنف سايه آن سرو بلند ، گر من سوخته يک دم بنشينم چه شود آخر اي خاتم جمشيد همايون آثار ، گر فتد عکس تو بر نقش نگينم چه شود واعظ شهر چو مهر ملک و شحنه گزيد ، من اگر مهر نگاري بگزينم چه شود عقلم از خانه به دررفت و گر مي اين است ، ديدم از پيش که در خانه دينم چه شود صرف شد عمر گران مايه به معشوقه و مي ، تا از آنم چه به پيش آيد از اينم چه شود
خواجه دانست که من عاشقم و هيچ نگفت
،
حافظ ار نيز بداند که چنينم چه شود
تعبیر:
دوستان را در انتظار نگذار. در زندگی وفای به عهد را فراموش نکن تا موجب رنجش یاران نشوی. یک نفر تو را دوست دارد. به عشق او احترام بگذار. عاقبت اندیش باش و فردای خود را نیز در نظر بگیر.
فال حافظ روزانه سه شنبه 4 مهر 1402 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 294
در وفاي عشق تو مشهور خوبانم چو شمع ، شب نشين کوي سربازان و رندانم چو شمع روز و شب خوابم نمي آيد به چشم غم پرست ، بس که در بيماري هجر تو گريانم چو شمع رشته صبرم به مقراض غمت ببريده شد ، همچنان در آتش مهر تو سوزانم چو شمع گر کميت اشک گلگونم نبودي گرم رو ، کي شدي روشن به گيتي راز پنهانم چو شمع در ميان آب و آتش همچنان سرگرم توست ، اين دل زار نزار اشک بارانم چو شمع در شب هجران مرا پروانه وصلي فرست ، ور نه از دردت جهاني را بسوزانم چو شمع بي جمال عالم آراي تو روزم چون شب است ، با کمال عشق تو در عين نقصانم چو شمع کوه صبرم نرم شد چون موم در دست غمت ، تا در آب و آتش عشقت گدازانم چو شمع همچو صبحم يک نفس باقيست با ديدار تو ، چهره بنما دلبرا تا جان برافشانم چو شمع سرفرازم کن شبي از وصل خود اي نازنين ، تا منور گردد از ديدارت ايوانم چو شمع
آتش مهر تو را حافظ عجب در سر گرفت
،
آتش دل کي به آب ديده بنشانم چو شمع
تعبیر:
در راه مقصود آرام و قرار خود را از دست داده ای. کمی صبر و اراده ای قوی، مشکلات و سختی ها را بر طرف می کند. با کسی که تو را دوست دارد با غرور و تکبر رفتار نکن زیرا در صورت از دست دادن او دچار حسرت و ندامت خواهی شد.
فال حافظ روزانه سه شنبه 4 مهر 1402 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 245
الا اي طوطي گوياي اسرار ، مبادا خاليت شکر ز منقار سرت سبز و دلت خوش باد جاويد ، که خوش نقشي نمودي از خط يار سخن سربسته گفتي با حريفان ، خدا را زين معما پرده بردار به روي ما زن از ساغر گلابي ، که خواب آلوده ايم اي بخت بيدار چه ره بود اين که زد در پرده مطرب ، که مي رقصند با هم مست و هشيار از آن افيون که ساقي در مي افکند ، حريفان را نه سر ماند نه دستار سکندر را نمي بخشند آبي ، به زور و زر ميسر نيست اين کار بيا و حال اهل درد بشنو ، به لفظ اندک و معني بسيار بت چيني عدوي دين و دل هاست ، خداوندا دل و دينم نگه دار به مستوران مگو اسرار مستي ، حديث جان مگو با نقش ديوار به يمن دولت منصور شاهي ، علم شد حافظ اندر نظم اشعار
خداوندي به جاي بندگان کرد
،
خداوندا ز آفاتش نگه دار
تعبیر:
امیدوار باش زیرا به هدف خود می رسی. باید صمیمیت و صداقت خود را نشان دهی و با عقل و درایت پیش بروی. با هر کس اسرار خود را در میان نگذار. عشق و محبت با پول و ثروت بدست نمی آید. به لطف خدا امیدوار باش.
فال حافظ روزانه سه شنبه 4 مهر 1402 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 460
سليمي منذ حلت بالعراق ، الاقـــي من نـواها مـا الــــاقي الا اي ساروان منزل دوست ، الي رکبانکم طال اشتياقي خرد در زنده رود انداز و مي نوش ، به گلبانگ جوانان عــــراقي ربيع العمر في مرعي حماکم ، حماک الله يا عهد التلاقي بيــــا ســــاقي بده رطل گرانم ، سقــاک الله من کاس دهاق جواني باز مي آرد به يادم ، سماع چنگ و دست افشان ساقي مي باقي بده تا مست و خوشدل ، به يـاران برفشـانم عمــر بـــاقي درونم خون شد از ناديدن دوست ، الا تعسا لايــــــام الفراق دمـــوعي بعدکــــم لا تحـــقروها ، فکم بحر عميـــــق من سـواقي دمــي با نيـکخواهان متفق باش ، غنـيــــمت دان امـــور اتفاقي بساز اي مطرب خوشخوان خوشگو ، به شعر فارسي صوت عراقي عروسي بس خوشي اي دختر رز ، ولي گه گه سزاوار طلاقي مسيـــحاي مجــرد را برازد ، که با خورشيد سازد هم وثاقي
وصال دوستان روزي ما نيست
،
بخوان حافظ غزل هاي فراقي
تعبیر:
به آنچه در گذشته خداوند بر تو عطا نموده خشنود و شکرگزار باش و بر آنچه فکر میکنی به آن نرسیده ای غمگین مباش که خداوند حکیم گاه خیری بر آنچه به ظاهر مطلوب ما نیست قرار داده است قدر لحضات زندگی خود را بدان.
فال حافظ روزانه سه شنبه 4 مهر 1402 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 493
اي پادشه خوبان داد از غم تنهايي ، دل بي تو به جان آمد وقت است که بازآيي دايم گل اين بستان شاداب نمي ماند ، درياب ضعيفان را در وقت توانايي ديشب گله زلفش با باد همي کردم ، گفتا غلطي بگذر زين فکرت سودايي صد باد صبا اين جا با سلسله مي رقصند ، اين است حريف اي دل تا باد نپيمايي مشتاقي و مهجوري دور از تو چنانم کرد ، کز دست بخواهد شد پاياب شکيبايي يا رب به که شايد گفت اين نکته که در عالم ، رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجايي ساقي چمن گل را بي روي تو رنگي نيست ، شمشاد خرامان کن تا باغ بيارايي اي درد توام درمان در بستر ناکامي ، و اي ياد توام مونس در گوشه تنهايي در دايره قسمت ما نقطه تسليميم ، لطف آن چه تو انديشي حکم آن چه تو فرمايي فکر خود و راي خود در عالم رندي نيست ، کفر است در اين مذهب خودبيني و خودرايي زين دايره مينا خونين جگرم مي ده ، تا حل کنم اين مشکل در ساغر مينايي
حافظ شب هجران شد بوي خوش وصل آمد
،
شاديت مبارک باد اي عاشق شيدايي
تعبیر:
خودپسندی و تکبر را از خود دور کن. آنچه باعث شکست و ناکامی تو می شود بی فکری و غرور است. از افکار بیهوده دست بردار. به آنچه قسمت و نصیب تو است راضی باش و به آنچه که داری قناعت کن. اگر واقع بین و دقیق باشی به آرزوهای خود می رسی.
فال حافظ روزانه سه شنبه 4 مهر 1402 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 278
شراب تلخ مي خواهم که مردافکن بود زورش ، که تا يک دم بياسايم ز دنيا و شر و شورش سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسايش ، مذاق حرص و آز اي دل بشو از تلخ و از شورش بياور مي که نتوان شد ز مکر آسمان ايمن ، به لعب زهره چنگي و مريخ سلحشورش کمند صيد بهرامي بيفکن جام جم بردار ، که من پيمودم اين صحرا نه بهرام است و نه گورش بيا تا در مي صافيت راز دهر بنمايم ، به شرط آن که ننمايي به کج طبعان دل کورش نظر کردن به درويشان منافي بزرگي نيست ، سليمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش
کمان ابروي جانان نمي پيچد سر از حافظ
،
وليکن خنده مي آيد بدين بازوي بي زورش
تعبیر:
از فرصتی که داری استفاده کن وگرنه کسی دیگر از این فرصت سود می برد. به زیردستان خود هم توجه کن. اگر در عین مفام و ثروت، به زیردستان محبت کردی مردی. دامی برایت گسترده اند.
فال حافظ روزانه سه شنبه 4 مهر 1402 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 456
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشي ، که بسي گل بدمد باز و تو در گل باشي من نگويم که کنون با که نشين و چه بنوش ، که تو خود داني اگر زيرک و عاقل باشي چنگ در پرده همين مي دهدت پند ولي ، وعظت آن گاه کند سود که قابل باشي در چمن هر ورقي دفتر حالي دگر است ، حيف باشد که ز کار همه غافل باشي نقد عمرت ببرد غصه دنيا به گزاف ، گر شب و روز در اين قصه مشکل باشي گر چه راهيست پر از بيم ز ما تا بر دوست ، رفتن آسان بود ار واقف منزل باشي
حافظا گر مدد از بخت بلندت باشد
،
صيد آن شاهد مطبوع شمايل باشي
تعبیر:
لحظات گرانبهای عمر را بیهوده به هدر نده. عاقلانه به خود و اهدافت بیندیش و از مشورت با دیگران خودداری نکن. غفلت و بی فکری، تو را از رسیدن به مقصود دور می کند. از مشکلات و ناملایمات راه گلایه نکن. اگر نقشه ای درست و بر اساس عقل و تدبر داشته باشی، هیچ چیز مانع تو نخواهد شد. در انتخاب دوستان و همنشینان، دقت بیشتری کن.
فال حافظ روزانه سه شنبه 4 مهر 1402 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 29
ما را ز خيال تو چه پرواي شراب است ، خم گو سر خود گير که خمخانه خراب است گر خمر بهشت است بريزيد که بي دوست ، هر شربت عذبم که دهي عين عذاب است افسوس که شد دلبر و در ديده گريان ، تحرير خيال خط او نقش بر آب است بيدار شو اي ديده که ايمن نتوان بود ، زين سيل دمادم که در اين منزل خواب است معشوق عيان مي گذرد بر تو وليکن ، اغيار همي بيند از آن بسته نقاب است گل بر رخ رنگين تو تا لطف عرق ديد ، در آتش شوق از غم دل غرق گلاب است سبز است در و دشت بيا تا نگذاريم ، دست از سر آبي که جهان جمله سراب است در کنج دماغم مطلب جاي نصيحت ، کاين گوشه پر از زمزمه چنگ و رباب است
حافظ چه شد ار عاشق و رند است و نظرباز
،
بس طور عجب لازم ايام شباب است
تعبیر:
به آنچه می خواهی نرسیده ای و غم و اندوهی سراسر زندگیت را فرا گرفته اما روزگار هرگز به یک روش نمی چرخد و پایان هر شب سیاهی سپیدی روز است. شاد باش و غم دنیا را نادیده بگیر.
فال حافظ روزانه سه شنبه 4 مهر 1402 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 129
اگر نه باده غم دل ز ياد ما ببرد ، نهيب حادثه بنياد ما ز جا ببرد اگر نه عقل به مستي فروکشد لنگر ، چگونه کشتي از اين ورطه بلا ببرد فغان که با همه کس غايبانه باخت فلک ، که کس نبود که دستي از اين دغا ببرد گذار بر ظلمات است خضر راهي کو ، مباد کآتش محرومي آب ما ببرد دل ضعيفم از آن مي کشد به طرف چمن ، که جان ز مرگ به بيماري صبا ببرد طبيب عشق منم باده ده که اين معجون ، فراغت آرد و انديشه خطا ببرد
بسوخت حافظ و کس حال او به يار نگفت
،
مگر نسيم پيامي خداي را ببرد
تعبیر:
اگر خود را ضعیف و ناتوان بدانی زندگی سختی در پیش خواهی داشت. روزگار پستی و بلندی دارد. در انجام کاری که در پیش داری دقت کن و با درایت پیش برو تا دچار دردسر و مشکل نشوی. اگر نا امید نشوی موفق و پیروز خواهی شد. آرزوهای محال را رها کن.
فال حافظ روزانه سه شنبه 4 مهر 1402 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 80
عيب رندان مکن اي زاهد پاکيزه سرشت ، که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت من اگر نيکم و گر بد تو برو خود را باش ، هر کسي آن درود عاقبت کار که کشت همه کس طالب يارند چه هشيار و چه مست ، همه جا خانه عشق است چه مسجد چه کنشت سر تسليم من و خشت در ميکده ها ، مدعي گر نکند فهم سخن گو سر و خشت نااميدم مکن از سابقه لطف ازل ، تو پس پرده چه داني که که خوب است و که زشت نه من از پرده تقوا به درافتادم و بس ، پدرم نيز بهشت ابد از دست بهشت
حافظا روز اجل گر به کف آري جامي
،
يک سر از کوي خرابات برندت به بهشت
تعبیر:
به سخن ملامتگران و حسودان گوش فرا نده. تو با هوشیاری به کار خود ادامه بده. پیشرفت در انتظار تو است. مواظب باش تا غرور و تکبر تو را از راه درست منحرف نکند.
فال حافظ روزانه سه شنبه 4 مهر 1402 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 257
روي بنما و مرا گو که ز جان دل برگير ، پيش شمع آتش پروا نه به جان گو درگير در لب تشنه ما بين و مدار آب دريغ ، بر سر کشته خويش آي و ز خاکش برگير ترک درويش مگير ار نبود سيم و زرش ، در غمت سيم شمار اشک و رخش را زر گير چنگ بنواز و بساز ار نبود عود چه باک ، آتشم عشق و دلم عود و تنم مجمر گير در سماع آي و ز سر خرقه برانداز و برقص ، ور نه با گوشه رو و خرقه ما در سر گير صوف برکش ز سر و باده صافي درکش ، سيم درباز و به زر سيمبري در بر گير دوست گو يار شو و هر دو جهان دشمن باش ، بخت گو پشت مکن روي زمين لشکر گير ميل رفتن مکن اي دوست دمي با ما باش ، بر لب جوي طرب جوي و به کف ساغر گير رفته گير از برم وز آتش و آب دل و چشم ، گونه ام زرد و لبم خشک و کنارم تر گير
حافظ آراسته کن بزم و بگو واعظ را
،
که ببين مجلسم و ترک سر منبر گير
تعبیر:
با دوستان، صمیمی و با نزدیکان، یکرنگ باش و زندگی را با آسودگی و راحتی طی کن. به دوستان کمک کن تا در لحظات بحرانی به کمک تو بشتابند. در زندگی خانوادگی سختگیر نباش.
فال حافظ روزانه سه شنبه 4 مهر 1402 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 368
خيز تا از در ميخانه گشادي طلبيم ، به ره دوست نشينيم و مرادي طلبيم زاد راه حرم وصل نداريم مگر ، به گدايي ز در ميکده زادي طلبيم اشک آلوده ما گر چه روان است ولي ، به رسالت سوي او پاک نهادي طلبيم لذت داغ غمت بر دل ما باد حرام ، اگر از جور غم عشق تو دادي طلبيم نقطه خال تو بر لوح بصر نتوان زد ، مگر از مردمک ديده مدادي طلبيم عشوه اي از لب شيرين تو دل خواست به جان ، به شکرخنده لبت گفت مزادي طلبيم تا بود نسخه عطري دل سودازده را ، از خط غاليه ساي تو سوادي طلبيم چون غمت را نتوان يافت مگر در دل شاد ، ما به اميد غمت خاطر شادي طلبيم
بر در مدرسه تا چند نشيني حافظ
،
خيز تا از در ميخانه گشادي طلبيم
تعبیر:
همه ی سختی ها و مشکلات بر طرف می شود، به شرط آنکه به تلاش خود ادامه بدهی. در زندگی تو گشادگی و سعادت پدید می آید و گرفتاری ها از بین خواهد رفت.